روانشناسی: وسواس فکری دارم, لطفا راهنمایی بفرمایید.
ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 30 ساله )
سلام.بنده بعضی مواقع یک مشکلی دارم که ذهن بنده رو مشغول میکنه.و اون اینه که انتخابم نسبت به بعضی مسائل خیلی سخت میشه.مثلا میخام چک بنویسم و دواین ر مورد اینکه با کدام خودکار بنویسم وسواس دارم.با این یا با اون یکی.و این مساله فکرم رو مشغول میکنه.لطفا راهنمایی بفرمایید.
مشاور (احسان فدایی)
با سلام و سپاس از همراهی شما، از این که ما را امین خود دانستید کمال تشکر وقدردانی را داریم. ما قدر ارتباط با شما را می دانیم.
مسئله ای که شما با آن روبرو هستید مسئله ی وسواس فکری است و تکرار شدن و اجبار در تکرار از علائم و مشخصه های این نوع وسواس است. وسواس در واقع فکر، کلمه و یا تصویر است که به رغم اراده انسان به هشیاری او هجوم میآورد و سازمان روحی و روانی او را تحت سیطره خود قرار میدهد و اضطراب گستردهای را در فرد برمیانگیزد. که خود دو قسم میشود
1. وسواس فکری: مثل فکرهای تکرار شونده و آزار دهنده که بیاختیار به ذهن خطور میکنند.
2. وسواس عملی: در این حالت انسان بدون ارادة خود عملی را چندین بار انجام میدهد، این قسم در واقع به تبع برخی از افکار وسواسی عارض میشود، یعنی انسان به خاطر اینکه از افکار وسواسی خود رهایی پیدا کند، بیاختیار شروع به انجام برخی از اعمال میکند. مثل شستشوهای مکرّر.
اما جای نگرانی نیست و اگر در همین مرحله در مقابل آن ایستادگی کنید در دیگر کارهای شما پیشرفت نمی کند و کم کم درمان می شود. وسواس فکری شامل ایده ها، نظرات، تصورات و انگیزه هایی است که مرتباً به صورت ناخوانده و تحمیلی به ذهن فرد وارد می شوند. فردی که مبتلا به این اختلال است، به هیچ عنوان دوست ندارد چنین افکاری در ذهن داشته باشد و آنها را آزار دهنده میداند، اما قادر به کنترل آنها نیست. گاهی اوقات این افکار هر از گاهی به سراغ فرد می آیند و گاهی اوقات مرتباً ذهن او را اشغال می کنند، افکار وسواسی فرد را مضطرب و هراسان می کند. و معمولاً شخص میکوشد آنها را نادیده گرفته، از ذهن خود بیرون کند و یا با عمل و فکر دیگری خنثی کند که در بعضی اوقات موفق است و در اکثر موارد ناموفق. البته شخص آگاهی دارد که این پدیدههای مزاحم حاصل ذهن خود او هستند.
درمان وسواس فکری
برای علاج و درمان این بیماری ابتدا باید نوع آن را شناخت و روش درمانی مناسب با آنرا انتخاب نمود. برخی از روشهای مبارزه با این حالت بدین صورت است:
1- خیلی ها فکر می کنند اگر جایی آرام بنشینند و تمرکز کنند یا نفس عمیقی بکشند افکار وسواسی رهایشان خواهد کرد. اگر چه این فکر تا حدی درست است اما واقعیت این است که یک ذهن بیکار، بطور ناخودآگاه به دنبال مشغولیت هایی خواهد رفت که امکان دارد همان فکر وسواسی باشد. برای مقابله با ورود افکار وسواسی و همزمان تجربه یک استراحت ذهنی، بهترین کار این است که خود را با فعالیت های ورزشی مشغول کنید. حتی یک پیاده روی ساده روزانه هم می تواند ذهنتان را آرام کند. این یک قانون است: بدن فعال افکار وسواسی را غیرفعال می کند.
2- اگر تجربه طولانی مدت اشتغال به افکار وسواسی را دارید، خودتان بهتر متوجه می شوید چه زمانی رشته هایی از این افکار به ذهنتان راه پیدا می کنند. بنابراین درست قبل از اینکه یک کلاف به هم پیچیده افکار وسواسی تمام ذهنتان را اشغال کند، تمرکز خود را روی یک فعالیت ذهنی ساده و لذت بخش «دایورت» کنید. مثلا به مطلب مورد علاقه ی خود فکر کنید و یا به یک نوای دلپذیر گوش کنید.
3- عدم پاسخ دهی: مهمترین و کلی ترین راه درمان وسواس، بی توجهی به پیام های آن و عدم پاسخ دهی عملی به آن است. این بیماری در صورتی ادامه می یابد و تشدید می شود که به نداهای درونی آن که مبتنی بر تکرار عمل ، یا دقت بی مورد و یا قضاوت غیر منطقی و افراطی عملی نسبت به امور است، پاسخ دهی عملی شود. برای مقابله با این حالت بهترین راه بی اعتنایی به این پیامها و ترتیب اثر ندادن به آنها است. اگر مدتی این روش عملی شود ، به طور قطع از شدت ابتلا به آن کاسته خواهد شد. برای اینکار می توانید از تکنیکهای توقف فکر، انحراف فکر، انحراف توجه استفاده کنید.
4- غرقه سازی یا تقابل به ضد: در مقابل دقت زیاد می توانید به کارها سرعت دهید و در زمان کوتاهی آن کار وسواسی را انجام دهید.
5- فرمان ایست: در منابع علمی جدید، برای متوقف کردن افکار وسواسی، از روش خاصی به نام توقف فکر که قبلا نیز به آن اشاره شد استفاده می شود، بدین ترتیب که از بیمار خواسته می شود که به طور عمد افکار وسواسی خود را آزاد بگذارد و در این بین ناگهان درمانگر با صدای بلند و بیزار کننده ، فریاد می زند : ایست !؟! به نظر می رسد این عمل جریان فکر وسواسی را متوقف می کند. شما میتوانید خودتان به جای درمانگر عمل کنید مثلا ناگهان در جریان فکرکردن با صدایی خودتان را متوجه کنید یا یک کش دور دستتان ببندید و در اثنای فکرکردن آنرا بکشید و رها کنید و سپس دستور توقف به فکر آزار دهنده بدهید.
6- تنگ کردن وقت: گاهی تن دادن به تردیدها ناشی از این است که بیمار خود را در فراخی وقت و فرصت ببیند و برای درمان ضروری است که در مواردی وقت را بر فرد وسواسی تنگ کنند. در چنین مواردی لازم است با استفاده از متون و شیوه هایی خود را به کاری مشغول تا حدی که وقتتان تنگ گردد. تکرار و مداومت در چنین برنامه ای در مواردی میتواند بصورت جدی در درمان مؤثر باشد. همیشه بیاد داشته باشید که فکر زاید مال وقت زاید است.
7- در بعضی موارد، فقدان یا کمبود اوقات فراغت و تفریح باعث رکود و خستگی مفرط و زایش اضطراب و در نتیجه بروز این گونه افکارمی شود. بنابراین می توانید در راستای ایجاد تفریحات سالم، به صورت تخصصی به یک نوع ورزش خاص بر اساس میل و انگیزه خودتان بپردازید. امیدواریم با عمل به آنچه که عرض شد بتوانید تغییرات خوبی در تصمیم گیری های خود ایجاد نمایید.
موفق و پیروز باشید.
بیشتر بخوانید:
تاثیر نماز بر وسواس فکری
مسئله ای که شما با آن روبرو هستید مسئله ی وسواس فکری است و تکرار شدن و اجبار در تکرار از علائم و مشخصه های این نوع وسواس است. وسواس در واقع فکر، کلمه و یا تصویر است که به رغم اراده انسان به هشیاری او هجوم میآورد و سازمان روحی و روانی او را تحت سیطره خود قرار میدهد و اضطراب گستردهای را در فرد برمیانگیزد. که خود دو قسم میشود
1. وسواس فکری: مثل فکرهای تکرار شونده و آزار دهنده که بیاختیار به ذهن خطور میکنند.
2. وسواس عملی: در این حالت انسان بدون ارادة خود عملی را چندین بار انجام میدهد، این قسم در واقع به تبع برخی از افکار وسواسی عارض میشود، یعنی انسان به خاطر اینکه از افکار وسواسی خود رهایی پیدا کند، بیاختیار شروع به انجام برخی از اعمال میکند. مثل شستشوهای مکرّر.
اما جای نگرانی نیست و اگر در همین مرحله در مقابل آن ایستادگی کنید در دیگر کارهای شما پیشرفت نمی کند و کم کم درمان می شود. وسواس فکری شامل ایده ها، نظرات، تصورات و انگیزه هایی است که مرتباً به صورت ناخوانده و تحمیلی به ذهن فرد وارد می شوند. فردی که مبتلا به این اختلال است، به هیچ عنوان دوست ندارد چنین افکاری در ذهن داشته باشد و آنها را آزار دهنده میداند، اما قادر به کنترل آنها نیست. گاهی اوقات این افکار هر از گاهی به سراغ فرد می آیند و گاهی اوقات مرتباً ذهن او را اشغال می کنند، افکار وسواسی فرد را مضطرب و هراسان می کند. و معمولاً شخص میکوشد آنها را نادیده گرفته، از ذهن خود بیرون کند و یا با عمل و فکر دیگری خنثی کند که در بعضی اوقات موفق است و در اکثر موارد ناموفق. البته شخص آگاهی دارد که این پدیدههای مزاحم حاصل ذهن خود او هستند.
درمان وسواس فکری
برای علاج و درمان این بیماری ابتدا باید نوع آن را شناخت و روش درمانی مناسب با آنرا انتخاب نمود. برخی از روشهای مبارزه با این حالت بدین صورت است:
1- خیلی ها فکر می کنند اگر جایی آرام بنشینند و تمرکز کنند یا نفس عمیقی بکشند افکار وسواسی رهایشان خواهد کرد. اگر چه این فکر تا حدی درست است اما واقعیت این است که یک ذهن بیکار، بطور ناخودآگاه به دنبال مشغولیت هایی خواهد رفت که امکان دارد همان فکر وسواسی باشد. برای مقابله با ورود افکار وسواسی و همزمان تجربه یک استراحت ذهنی، بهترین کار این است که خود را با فعالیت های ورزشی مشغول کنید. حتی یک پیاده روی ساده روزانه هم می تواند ذهنتان را آرام کند. این یک قانون است: بدن فعال افکار وسواسی را غیرفعال می کند.
2- اگر تجربه طولانی مدت اشتغال به افکار وسواسی را دارید، خودتان بهتر متوجه می شوید چه زمانی رشته هایی از این افکار به ذهنتان راه پیدا می کنند. بنابراین درست قبل از اینکه یک کلاف به هم پیچیده افکار وسواسی تمام ذهنتان را اشغال کند، تمرکز خود را روی یک فعالیت ذهنی ساده و لذت بخش «دایورت» کنید. مثلا به مطلب مورد علاقه ی خود فکر کنید و یا به یک نوای دلپذیر گوش کنید.
3- عدم پاسخ دهی: مهمترین و کلی ترین راه درمان وسواس، بی توجهی به پیام های آن و عدم پاسخ دهی عملی به آن است. این بیماری در صورتی ادامه می یابد و تشدید می شود که به نداهای درونی آن که مبتنی بر تکرار عمل ، یا دقت بی مورد و یا قضاوت غیر منطقی و افراطی عملی نسبت به امور است، پاسخ دهی عملی شود. برای مقابله با این حالت بهترین راه بی اعتنایی به این پیامها و ترتیب اثر ندادن به آنها است. اگر مدتی این روش عملی شود ، به طور قطع از شدت ابتلا به آن کاسته خواهد شد. برای اینکار می توانید از تکنیکهای توقف فکر، انحراف فکر، انحراف توجه استفاده کنید.
4- غرقه سازی یا تقابل به ضد: در مقابل دقت زیاد می توانید به کارها سرعت دهید و در زمان کوتاهی آن کار وسواسی را انجام دهید.
5- فرمان ایست: در منابع علمی جدید، برای متوقف کردن افکار وسواسی، از روش خاصی به نام توقف فکر که قبلا نیز به آن اشاره شد استفاده می شود، بدین ترتیب که از بیمار خواسته می شود که به طور عمد افکار وسواسی خود را آزاد بگذارد و در این بین ناگهان درمانگر با صدای بلند و بیزار کننده ، فریاد می زند : ایست !؟! به نظر می رسد این عمل جریان فکر وسواسی را متوقف می کند. شما میتوانید خودتان به جای درمانگر عمل کنید مثلا ناگهان در جریان فکرکردن با صدایی خودتان را متوجه کنید یا یک کش دور دستتان ببندید و در اثنای فکرکردن آنرا بکشید و رها کنید و سپس دستور توقف به فکر آزار دهنده بدهید.
6- تنگ کردن وقت: گاهی تن دادن به تردیدها ناشی از این است که بیمار خود را در فراخی وقت و فرصت ببیند و برای درمان ضروری است که در مواردی وقت را بر فرد وسواسی تنگ کنند. در چنین مواردی لازم است با استفاده از متون و شیوه هایی خود را به کاری مشغول تا حدی که وقتتان تنگ گردد. تکرار و مداومت در چنین برنامه ای در مواردی میتواند بصورت جدی در درمان مؤثر باشد. همیشه بیاد داشته باشید که فکر زاید مال وقت زاید است.
7- در بعضی موارد، فقدان یا کمبود اوقات فراغت و تفریح باعث رکود و خستگی مفرط و زایش اضطراب و در نتیجه بروز این گونه افکارمی شود. بنابراین می توانید در راستای ایجاد تفریحات سالم، به صورت تخصصی به یک نوع ورزش خاص بر اساس میل و انگیزه خودتان بپردازید. امیدواریم با عمل به آنچه که عرض شد بتوانید تغییرات خوبی در تصمیم گیری های خود ایجاد نمایید.
موفق و پیروز باشید.
بیشتر بخوانید:
تاثیر نماز بر وسواس فکری
مشاوره مرتبط
تازه های مشاوره
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}